ترجمه عــيــد و حــــب
عيــد و عــشـــق
عيد و حب هاي الليله الناس معيديـن
عيد و عشق است امشب همه مردم دارند عيد را به همديگر تبريك ميگويند
(معيدين = تبريك گفتن عيد به يكديگر ، عيد را شادي كردن )
لو أنت وياي الليله العيد بعيدين
اگر تو امشب با من باشي عيد من دو عيد خواهد شد
مروا على و فاتوا وحدي بلا خل
رهايم كردند ، رفتند و مرا بدون دوست گذاشتند
( خل = دوست صميمي )
اثنين اثنين الحبايب يا غايب طل
عاشقان با هم هستند ( دو تا عاشق و معشوق ) ، اي پنهان شده بر من آشکار شو
( طل = آشکار شدند)
شايل وردتي بأيدي وهنيت الكل
گلم را در دستم گرفته ام و به همه تبريك ميگويم
وين الدنيا مغيبتك لو أعرف وين
دنيا تو را در كجا پنهان كرده است ، اگر بدانم؟؟؟
أسمع لغة الحبايب أشكال ألوان
صحبتهاي عاشقان را كه بسيار رنگارنگ و مختلف است ، را مي شنوم
همس
در گوشي صحبت كردن
و لهفة
و حسرت و افسوس خوردن
و دلال
و ناز كردن
و دلع الخـلان
ناز پروردن دوستان
الـوردة البيضا بأيدي صارت رمان
گل سفيدي كه در دستم بود به اناري تبديل شد
أحمرت من دمي الفاير يا نور العيـن
سرخ شد از فوران خونم ، اي نور چشمان من
ودي أوصل لك تهاني بصوت شفاف و حنون
دوست دارم كه برايت تبريكي بفرستم با صداي واضح و غم انگيز
( شفاف = واضح ، روشن ، رقت انگيز) ( حنون = غم انگيز ، رقت انگيز ، تاثير برانگيز )
ودي احتضنك وأشيلك بالدموع وبالعيون
دوست دارم كه تو را در آغوش بگيرم ، و با اشكهايم و با ديدگانم تو را بلند كنم
( ودي = دوست دارم ، تمايل دارم )
ودي أبرد نار قلبي وأحتفل فيك بجنون
دوست دارم كه آتش قلبم را سرد كنم و با تو جشن ديوانه واري را برپادارم
ليت يعود ودي كنت أسعد العالم أكون
اي كاش كه بر گردد اي كاش ، كه همانا خوشبخترين مردم جهان بودم
الليله عيد وأنت بعيد عني
امشب عيد است و تو از من دور هستي
كــريم العـــراقــي :شعر
ترجمه : عدنان عفری